چیزی است که باعث می شود اعتقاد داشته باشیم. چیزی وجود دارد که به ما اجازه نمی دهد که هنوز بمانیم. چیزی وجود دارد که باعث می شود فرار کنیم. با پاهای لخت ، موهای کثیف و گونه های قرمز. و ما مانند پوست خودمان در خانه احساس می کنیم. در پوست ، که خاطرات را حفظ می کند ، داستان ها را روایت می کند و اسرار عمیق تر ما را نشان می دهد. بله ، ما سقوط می کنیم و شکست می خوریم. اغلب ما خزنده می شویم. اما صادقانه ... این احتمال وجود دارد که ما مایل به ناراحتی باشیم ، بنابراین روزی می توانیم احساس ناراحتی کنیم.

 
خودمان را باز می کنیم. ما تا زمانی که دوست داشته باشیم دوست داریم. و ما برای این دنیا نشان می دهیم ما از تعجب زنان هستیم. ما چیزهای زیادی تعجب می کنیم ... بیشتر در مورد طبیعت و طبیعت.
 
 
به همان اندازه که مشترک داریم با هم فرق داریم. هرکدام از ما این تصویر را به جهت دیگری تبدیل کردیم. شاید ، هر یک از ما حتی به جهت دیگری برویم. اما می دانیم که با هم می توانیم فراتر برویم.
 
 
ZANDA ، WIND
zandazarina با وزش باد در اعماق دریا یا کوهستان زیاد می رود. اگر او به دنبال بادبادک خود در دریای بالتیک نرود ، کوله پشتی خود را گرفته و به دور دنیا می رود. صعود از بولیوی به نپال ، یا سوار بر روی زمین از ویتنام تا کوبا.
 
آجا ، دریا
jaija برای صبحانه اقیانوس می نوشد و ماسه را برای دسر می بوسد. دریا کلیسای اوست و تخته سنگی قبرستان او است. و او این هدیه ویژه را نه تنها برای جمع آوری لحظات در قلب خود ، بلکه برای گرفتن آنها در تصاویر زیبا.
 
 
سیبلا ، راه
sibillabille از جاده خوشحال تر است. شاید در خون خانواده اش باشد ؛ شاید او فقط از انرژی ایجاد شده در حرکت مداوم در اتومبیل ، روی تخته سنگ ، ویبره یا گشت و گذار زیاد شود. آنقدر بلند ، که او نمی تواند بیاید و پایین نخواهد آمد.
 
LIVA ، WOODS
و من ، @ livijswonders ... من فقط خوشحالم که آنها را به عنوان دوستانم صدا می کنم. این یک گنج بسیار بزرگ است که شخصی را که حاضر است با شما در زیر درخت کاج بخوابد و گوش دهد ، چگونه قارچ ها از خزه بیرون می آیند ، گوش فرا دهند.
 
 
امروز ما بیشتر به سمت شمال حرکت می کنیم. با یکدیگر. و ما آن را یک رویا نمی نامیم ، ما آن را یک زندگی می نامیم.
مرجع:ثانیکالا